English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6765 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intermedial U وساطت کننده
interceder U وساطت کننده
intermediaries U وساطت کننده
intermediary U وساطت کننده
intermediary U وساطت مداخله
intermediaries U وساطت مداخله
intevener U مداخله کننده
intervenient U مداخله کننده
intervener U مداخله کننده
tamperer U مداخله کننده
marplot U ادم فضول مداخله کننده
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
intercurrent U مداخله کننده درمیان چیزهای دیگر رخ دهنده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
laisser faire U عدم مداخله سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی
laissez faire U عدم مداخله سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
interposition U وساطت
intercession U وساطت
intercessions U وساطت
agency U وساطت
agencies U وساطت
mediation U وساطت
intermediacy U وساطت
interagency U وساطت
mediacy U وساطت
trackers U پی کننده
filler U پر کننده
ear-splitting U کر کننده
renunciant U کننده
rebutter U رد کننده
attenuant U اب کننده
renunciant U رد کننده
tracker U پی کننده
percutient U دق کننده
commulator U یک سو کننده
bender U خم کننده
refutatory U رد کننده
noncommittal U رد کننده
catterer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
swooner U غش کننده
syncopator U غش کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
refutative U رد کننده
attacking U تک کننده
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
puffer U پف کننده
whisperer U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
refuser U رد کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
surfy U کف کننده
fluxing oil U اب کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
crusher U له کننده
skittish U رم کننده
jaberer U پچ پچ کننده
thinner U کم کننده
mitigative U کم کننده
sensor U حس کننده
crepitant U خش خش کننده
mitigatory U کم کننده
squelcher U له کننده
mumbler U من من کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
solver U حل کننده
deletive U حک کننده
deflective U کج کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
doer U کننده
doers U کننده
fizzy U کف کننده
bidders U کننده
bidder U کننده
repudiationist U رد کننده
mauler U له کننده
benders U خم کننده
abjurer or abjuror U کننده
mediation U وساطت کردن
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com